loading...

نوشته هام

یه خانمی‌تو تاکسی نشسته بود هی بد و بیراه میگفت که جشن گرفتند و مردم در عذابند و ترافیک و ایناست رسیدیم دم مسجد کیک یزدی میدادند گرفت و گفت چه قدر تازه است.

بازدید : 16
جمعه 25 بهمن 1403 زمان : 22:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

نوشته هام

یه خانمی‌تو تاکسی نشسته بود هی بد و بیراه میگفت که جشن گرفتند و مردم در عذابند و ترافیک و ایناست رسیدیم دم مسجد کیک یزدی میدادند گرفت و گفت چه قدر تازه است.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 7
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 107
  • بازدید کننده امروز : 50
  • باردید دیروز : 357
  • بازدید کننده دیروز : 350
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 476
  • بازدید ماه : 638
  • بازدید سال : 2185
  • بازدید کلی : 2225
  • کدهای اختصاصی